سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ |۲۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 26, 2024
سبک زندگی اسلامی

حوزه / تحوّل باطنی چیزی جز سلوک معنوی نیست؛ و سلوک معنوی صد پله دارد که پله اول آن یقظه است .

به گزارش خبرگزاری «حوزه» حجت الاسلام والمسلمین فعالی در ادامه سلسله جلسات «زندگی معنوی» به منظور بررسی زندگی معنوی وآرمانی در موسسه آل یاسین به بیان اولین قدم برای ایجاد تحوّل باطنی و تغییر درونی پرداخته است.   

 اولین منزل جهت سلوک معنوی برای ساختن یک زندگی معنوی براساس کتاب منازل السائرین، منزل یقظه است. قبل از ورود به بحث بايد به اين نكته اشاره شود آیاتي كه اول هر باب و منزلی به آنها استشهاد می‌شود دو دسته‌اند؛ گاه لفظ آن مرتبط با آن باب و منزل هست و گاه نیست.

آیه ای که در اولین مرحله و منزل يعني یقظه به آن استشهاد می‌شود این آیه است:

قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ (سبأ /46)؛ بگو: «من فقط به شما يك اندرز مى‏دهم كه: دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهنده‏اى [بيش‏] نيست.

در اینجا خداوند به عنوان یک واعظ و خطیب ظاهر شده، امت و مسلمانان را  نسبت به قيام موعظه كرده، هشدار داده، تحریک و تهييج می‌کند؛ البته قیام با دو قید. 1ـ قیام لله 2ـ   مثني و فرادا.

از این آیه ارتباط روشنی با یقظه به عنوان اولین پله سلوک و معنویت و عرفان به دست نمی‌آید و اين آيه از آيات دسته دوم است‌ پس نیازمند اندکی توضیح است.

«قُلْ »

اگر گوینده‌ای به شنونده‌ای بگوید به دیگران بگو‌، معمولا شنونده (ناقل) واژه بگو را بکار نمی‌برد. پس به چه دليل پیامبر(ص) مقیّد است که در ابتدای هر آیه‌ای که خداوند به او فرموده است «قل»، واژه «قل» را اظهار كند و بگوید؟ علت و فلسفه‌اش فقط تعهد به کلام وحی است. قل در ابتدای آیاتی که در قرآن کریم آمده است براساس نقل تمام مفسرین یکی از دلایل اثبات عصمت پیامبرص مي‌باشد.

«إِنَّما»

انما از ادات حصر است. وقتي فعلی بلافاصله بعد از انما بيايد «محصور» بعد از فعل مي‌باشد. در اينجا «واحده» محصور است. به تعبیری معنایش این نیست که من فقط موعظه می‌کنم شما را. بلکه معنایش این است که من شما را موعظه می‌کنم فقط به یک چیز. خداوند به نبی‌اش فرمود به امت من بگو که من موعظه می‌کنم فقط شما را به یک چیز.

«أَنْ تَقُومُوا»

سه ديدگاه در مورد قيام در آيه

محوری ترین واژه آیه «قیام» مي‌باشد. منظور از قيام در آيه چيست؟ در مورد قيام در آيه سه ديدگاه وجود دارد:

ديدگاه اول: قيام سياسي و اجتماعي

مرحوم امام (ره) در كتاب كشف الاسرار مي‌فرمايد: مراد از قيام، قيام سياسي و اجتماعي است. مفاد آیه اینچنين می‌شود، ایها الناس هر گاه شرایط سیاسی و اجتماعی عصر و زمان شما مناسب بود، علیه ستمگران و حاکمان ظالم قیام کنید.

ديدگاه دوم: قيام فكري

علامه طباطبايي (ره) در كتاب الميزان مي فرمايد:  مراد از قیام، قیام فکری است. 5 دلیل بر این دیدگاه بیان می‌کند. مهمترین دلیل‌ سیاق آیه است. به تعبیری قرینة متصله «ثم تتفکروا» دلالت بر اين موضوع دارد.

ديدگاه سوم: قيام دروني و باطني

تمام تفاسیری که با روش عرفانی قرآن را تفسیر کرده‌اند از جمله تفسیر کشف الاسرار  (اثر خواجه عبدالله انصاری) بر اين اعتقادند كه؛ مراد از قیام در این آیه، قیام درونی و باطنی است. بر این اساس خداوند فرموده است: «ایها الناس» به لحاظ باطنی بپاخیزید، درون خود را تطهیر و تحوّل بنیادی ایجاد کنید، از خودتان انسان دیگری بسازید و خود را عوض کنید. به تعبيري قیام درونی یعنی دعوت به یک تحوّل، یک تغییر باطنی، قلبی، روحی و بنیادی.

«لِلَّهِ»

در «لله» لام، لام غایت است. خداوند فرمود ای مردم براي خدا به پاخیزید و قیام کنید. نكته قابل توجه اينكه در باب صدور هر فعلی دو عنوان مطرح است؛ یکی حسن فعلی و دیگری حسن فاعلی (نیّت، داعی، باعث و انگیزه). «قیام» یک فعل است و هر فعلی نیت می خواهد. خداوند مي‌فرمايد نیت‌تان در این فعل به خاطر من باشد، به خاطر الله باشد. به تعبيري اخلاص در عمل مي‌شود.

«ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ ...»

ثم تتفکروا ...  یک استدلال است. اين استدلال حاوی چند مقدمه  و یک نتیجه است.

مقدمه اول: پیامبر اکرم سالیانی با شما همراه بود(حدود 40 سال).

مقدمه دوم: شما در طول این همراهی از او یک خلاف اخلاق از جمله دروغ ندیدید.

مقدمه سوم:  این شخص که مسمی به پیامبرص است هم اکنون ادعایی کرده که من نبی از جانب خدا هستم.

نتیجه: کسی که چهل سال همراه شده بوده و از او یک خلاف اخلاق از جمله دروغ دیده نشده است، هم اکنون ادعا می کند نبی خداست، پس او در این ادعایش صادق است. و اگر صادق نباشد طبعاً دیوانه است یعنی دروغ گفته است.

واژه "صاحب" در این مقدمات حد وسط استدلال است.

نتيجه اينكه بر اساس بياناتي كه گذشت ،محور آیه قیام باطنی و تحوّل انسانی است. قیام باطنی یعنی تطهیر درونی، تحوّل باطنی و رفتن به سمت انسانیت جدید؛ تحوّل باطنی چیزی جز سلوک معنوی نیست؛ و سلوک معنوی صد پله دارد پله اول آن یقظه است پس یقظه یعنی اولین قدم برای ایجاد تحوّل باطنی و تغییر درونی.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha